نه! چون شرکت شما خصوصی است و من می خواهم از یک شرکت دولتی خرید کنم!
می تونم بپرسم دلیل شما برای این ترجیح چیست؟
-چون بیمه های دولتی مطمئن تر هستند و هنگام دریافت خسارت و سرمایه هیچ دغدغه ای ندارم.
می تونم بپرسم شما اگر از شکایتی داشته باشد راحت تر می توانید به دولت شکایت کنید یا یک فرد دولتی؟
آیا وقتی به یک بخش خصوصی می روید مثل بانک پارسیان بهتر نتیجه می گیرید یا بانک سپه که یک بانک دولتی است؟
آیا بنگاه های خصوصی موفق تر هستند یا بنگاهای دولتی؟
آیا خصوصی سازی امکان بدی است؟
پس چرا دولت به دنبال هرچه خصوصی تر کردن خود است؟
آیا جز این است که بخش خصوصی از مشتری مداری و خدمات بهتری دارد.
بیمه پارسیان رتبه اول را در مشتری مداری از نظر مشتریان خود در ایران داشته است
بیمه پارسیان بعد از گذشت 11 سال از شروع کار خود در این صنعت در میان شرکت های پر سابقه دولتی مثل ایران ، آسیا، البرز، دانا رطبه سوم را بعد از ایران و آسیا آز نظر حجم کار بیمه ای در ایران به خود اختصاص داده است.
بیمه پارسیان جز 100 شرکت برتر ایران در چند سال اخیر بوده است.
نه! چون شرکت شما سابقه زیادی ندارد، من ترجیح می دم با شرکت های قدیمی تر قرار داد ببندم!
آقایی رضایی می تونم ی سوالی از شما پرسم
-بله بفرمایید
برا شما کیفیت مهم است یا قدمت؟(منتظر جواب مشتری)
-خب! کیفیت
آیا محصول را بر اساس نیاز خود می خرید یا بر اساس قدمت آن محصول؟(منتظر جواب مشتری)
آیا می دانید قدیمی ترین روزنامه کثیرالانتشار ایران کدام روزنامه بوده است؟
-کیهان و اطلاعات
حالا بفرمایید پر تیراژ ترین روزنامه کثیرالانتشار الان در کشور چه روزنامه ای است؟
-همشهری
حالا میتونم بپرسم چرا همشهری تونسته این تیراژ رو به خودش اختصاص بده و بیشترین هزینه ها برای تبلیغات هود بگیرد؟
اجازه بدهید خدمتتان عرض کنم چون روزنامه همشهری توانسته خودش را با نیاز امروز مزدم همسو کنه و اونها پاسخ های درست و منطقی بدهد.
منطقی است که مردم توقع دارند با خرید یک محصول نیازهای اون ها برطرف شود حالا به نظر شما شرکت های بیمه های کم سابقه نیاز شدید تری را برای یافتن بازار بیشتر نمی بینند و به همین منظور به شناخت و تحقیق بهتر در مورد نیاز های مشتریان خود نمی پردازند تا محصول بهتری ارائه کنند و موجبات بازار بهتری را برای خود فراهم سازند؟
نه ! چون پولی که شما می خواهید بعد از 20 سال به من پرداخت کنید به خاطر تورم هیچ ارزشی ندارد
برای اینکه بتوانیم آینده را به مشتری نشان بدهیم و اینکه مبلغی کخ در انتها دریافت می کند بسته به پولی که پرداخت می کند محاسبه می شود. باید کمی به گذشته برد به هامین منظور سوالاتی رو از او می پرسیم.
میتونم بپرسم آیا قدرت خرید یک میلیون تومان سال 90 با قدرت خرید همین مقدار در سال91 برابر است؟(منتظر جواب مشتری)
سال91 با سال92 چه طور ایا برابر بوئه است؟ آیا شش ماه اول 93 با شش ماه دوم همین سال برابر خواهد بود؟
با 10 سال آینده چه طور؟
بنابراین شما دارید یک مبلغ مشخص یک میلیون تومان را در 30 سال با قدرت خریدهای متفاوت به ما پرداخت می کنید چگونه می توانید توقع داشته باشد که شرکت بیمه پولی با قدرت خرید 20سال دیگر به شما پرداخت کند؟
حالا میتونم یک سوالی از شما بپرسم ؟
-بله بفریمایید.
شما انتظار دارید در پایان 30 سال چه مبلغی را داشته باشید ؟
-000/000/000/10 تومان
خب خیلی عالیه. آقای رضایی شما سالانه 000/000/3 تومان با 15% افزایش سالانه به شرکت ما پرداخت کنید تا من بعد از سی سال این رقم رو به شما بدهم.
-آخ این عدد که خیلی زیاده
میتونم یک سوال دیگه از شما بپرسم؟
-بله
به نظر شما با پرداخت 30میلیون تومان در طول 30 سال و وجود پوشش های بیمه ای که شرکت بیمه تعهد کرده است به جه مبلغی را پرداخت می کند؟
-فکر کنم 000/000/300 تومان
خیر، همون طوری که اطلاع داری سود صنعت بیمه در بیمه عمر و سرمایه گذاری به صورت مرکب است و بعد از گذشت 30 سال مبلغ 000/000/500/3 تومان به شما پرداخت می کند.
آیا این مبلغ در 30 سال دیگه معدل 000/000/300 تومان الان نیست؟
آیا با 000/000/300 تومان نمی توان زندگی تشکیل داد؟ در دوران بازنشتگی دوران آرامی را داشت؟
نه ! چون پول ندارم !
به نظر من افرادی که پاسخ را می دهند را میی توان به سه دسته تقسیم کرد:
1-افرادی که لزوم خرید بیمه را درک کرده اند اما واقعا پورل ندارند.
2-افرادی ک لزوم خرید این بیمه نامه را درک کردن ولی عجله ای برای خرید آن ندارند.
3-افرادی قصد خرید دارند ولی از یکی از اقوام و دوستان خود می خواهند بخرند.
دسته اول و دوم : اشخاصی که متقاعد خرید بیمه عمر شده اند اما عجله ای برای خرید آن ندارند و بی پولی را بهانه می کنند. بهترین کار برای تغییر عقیده در این افراد زدن یک تلنگر است که آیا تا به حال پیش نیامده است که نخواهید زمین یا ماشین بخرید و بخاطره درنگ و کوتاهی آن فرصت را از دست داده باشید؟ بهتر نیست که شمایی ک الان توان کار کردن را دارید و دچار بسیاری از مشکلات مالی هستید و فرازونشیب های زندگی را درک کرده اید به فکر آینده باشد.به فکر زمانه های خوشی که با دغدغه های مالی، با استرس در آمیخته شده است؟
بهتر نیست از الان که فرصت خوبی براتون پیش اومده به فکر آرامش فردا باشین؟
دسته سوم: اشخاصی که متقاعد به خرید بیمه عمر شده اند اما بهانه پول را می آورند چرا ک می خواهند از یکی از اقوام یا دوستان خود بخرندو این یک امر کاملا طبیعی است یا افرادی که نمی خواهند از شخص شما بیمه بخرند. در هر دو حالت شما برده هستید چرا که شما توانسته اید یک تغییر نگرش و عقیده در آن بوجو بیاورید.
پایان بخش چهارم
